مشاوره مشورت و دريافت كمك اطلاعاتي دربارهٔ يك موضوع است كه بين مراجع (كمكگيرنده) و متخصص (مشاور) انجام ميگيرد. مشاوره در موضوعات و زمينههاي مختلف علمي و براي اهداف گوناگون انجام ميشود كه در ميان مردم، بيشتر جنبهٔ روانشناختي آن (مشاورهٔ روانشناسي) معروف است كه هدف از آن بهبود وضعيت روحي–رواني و كيفيتبخشي به زندگي مراجع از جهت روانياست. مشاور، در مشاورههاي خانواده، شغلي، تحصيلي و توانبخشي نيز از مهارتهاي روانشناختي كمك ميگيرد. مشاوره اطلاعاتي و مشاوره ژنتيك نيز از انواع مشاورهاند كه ارتباط مستقيم به مشخصي با روانشناسي ندارند.
محتويات
- ۱ پيرامون واژه
- ۲ مشاورهٔ روان شناختي
- ۳ تعاريف و نظريههاي مختلف مشاورهٔ رواني
- ۴ مشاوره تحصيلي
- ۵ منابع
پيرامون واژه
مشاوره، كلمهاي عربي و يك مصدر است. معناي واژگاني آن، مشورت كردن و اقدام به تشكيل شورا و مشورت با ديگران است[۱] معادل انگليسي آن، Consultation است و به كسي كه بههمراه مراجع و براي كمك به وي، به مشاوره ميپردازد، يعني مشاور- Consultant گفته ميشود. رايجترين كاربرد واژهٔ مشاوره، بهويژه در ميان مردم عادي، به معني مشاورهٔ روانشناختي و رواندرماني از طريق مشاوره است. در اين كاربرد، تعريف مشاوره، «اقدام حمايتگرانه بر پايهٔ علوم روانشناسي» است و مشاوري كه اين اقدام حمايتگرانه را انجام ميدهد، روانشناس است، به همين دليل به مشاور، به ويژه در انگليسي، روانشناس (به انگليسي: Psychologist) هم ميگويند.
مشاورهٔ روان شناختي
مشاوره، اقدامي حمايتي بر پايهٔ علوم روانشناسي در حمايت از فردي است كه آسيب ديده يا در معرض آسيب قرار دارد.[۲] مشاوره، كمك مشورتي، فكري و اطلاعاتي همراه با آزادي دادن در گزينش راه حل و احترام، با استفاده از دانش روانشناسي به فردي است كه در شرايط انتخاب راه حل و تصميمگيري قرار دارد يا در سازگاري با محيط اطراف خود دچار مشكل است. مشاوران با بهرهگيري از مهارتهاي گوناگون روانشناختي، مانند روانكاوي، ميكوشند به مراجع، در جهت تخليهٔ هيجاني، غلبه بر هيجانات منفي، سازگاري و گزيدن راهكار براي مسائل، ياري رسانند. مشاوران، با استفاده از مهارتهاي كلامي و روانشناختي خود، از راه سعي در تقويت عزت نفس، تفكر مثبت و احساس سلامتي روان، تقويت قدرت روحي و آگاهيبخشي، به حل مشكل مددجو توسط خود او و با توجه به تفاوتهاي فردي و شرايط وي، كمك ميكنند. مشاوره داراي ابعاد و انواع بسيار و گستردهاي است؛ به طور عموميمشاوره تخصصي از رشتهها و مهارتهاي زير مجموعهٔ روانشناسي است. برخي ابعاد مشاورهٔ رواني عبارتند از:مشاوره تحصيلي، مشاوره خانواده، مشاوره شغلي، مشاوره توانبخشي، مشاوره ژنتيك، و… كه در اين ميان مشاوره ژنتيك از زير مجموعههاي علم روانشناسي نميباشد.[۳] در اين مقاله، به مشاورهٔ روانشناختيپرداخته ميشود. وظيفهٔ مشاور به عنوان شخصي كه داري مهارتهاي علمي رواندرماني (البته به جز دارودرماني) است، ياري رساندن و ارائهٔ راه حل به مراجع دربارهٔ مشكلاتي است كه مراجع در شغل، روابط، احساسات و ديگر امور خود مطرح ميكند. رشتهٔ دانشگاهي مشاوره، در ايران، داراي مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراست.
تعاريف و نظريههاي مختلف مشاورهٔ رواني
پاترسون (۱۹۷۳)، مشاوره را جريان ياري دهندهاي ميداند كه به ارتباط خاص بين دو نفر نياز دارد. يكي از اين دو نفر يعني مراجع، معمولاً با مشكل رواني و عاطفي رو به روست، و ديگري، يعني مشاور، كه در حل مشكلات رواني مهارت دارد. از طريق ايجاد رابطه خاص مشاورهاي، مشاور به مراجع كمك ميكند تا راه حلي براي مشكل خود بيابد. به نظر پاترسون، ارائه اطلاعات صرف، پند و اندرز دادن و تلقين افكار و عقايد به ديگران را هيچگاه نميتوان مشاوره دانست. به نظر او، رابطه حسنه بين مراجع و مشاور اثر روان درماني مهمي در روند مشاوره دارد؛ به طوريكه اگر مشاور نتواند چنين رابطه مطلوبي را ايجاد كند، مشكل مراجع در حد مطلوبي حل نخواهد شد.[۴]
آرياكل (۱۹۶۱ و ۱۹۷۷)مشاوره را جرياني اختصاصي و انحصاري بين دو نفر ميداند كه در آن مراجع با كمك مشاور، به بررسي و تجزيه و تحليل مشكل خود اقدام ميكند و از موارد ناشناخته آگاه ميشود؛ عوامل ناخواسته و مزاحم را تغيير داده و زندگي بهتر و مطلوب تري را براي خويش فراهم ميكند. دينك ماير (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲)، كه از پيروان روانشناسي فردي است، مشاوره را ايجائد رابطه حسنه بين دو نفر (يعني مشاور و مراجع) تلقي ميكند كه از طريق اين رابطه، مشاور به مراجع ياري ميدهد تا نحوه ارتباط با ديگران را فراگيرد، نيازهايش را به طور معقول و مقبولي برآورده سازد، احساساتش را بشناسد، اطلاعاتي دربارهٔ نكات قوت و ضعف خويش به دست آورد و با تعيين و شناخت اهداف آينده، شيوههاي وصول به آنها را بياموزد.[۴] مشاوره به تغيير ادراكات، اعتقادات، نگرشها، رفتارها و نهايتاً تغيير شيوه زندگي منجر ميشود.[۴]
به عقيده پپينسكي (۱۹۵۴)، در مشاوره به بررسي و درمان مشكلات رواني نسبتاً سطحي مبادرت ميشود. اين مشكلات علل جسماني ندارند و صرفاً بر اثر عوامل محيطي حاصل شدهاند.[۴]
رابينسون (۱۹۵۰)، مشاوره را كمك به افراد عادي براي كسب سازش بهتر با خود و ديگران، افزايش بلوغ عاطفي، استقلال و قبول مسئوليت ميداند.[۵]
از نظر استفلر و هاچ، (۱۹۵۸ و ۱۹۷۲)، مشاوره، رابطه ياري دهندهٔ تخصي بين مراجع و مشاور است كه به شناخت بيشتر مراجع از خصوصيات خويشتن و تصميمگيري معقول و مناسب در زندگي منجر ميشود. مشاركت در چنين رابطهاي، اعم از فردي يا گروهي، باعث ميشود كه فرد به خودكاوي و خودشناسي بيشترو بهتري بپردازد و شيوهاي را در زندگي اش برگزيند كه با رغبتها، استعدادها و امكانات وي هماهنگ باشد.[۵]
اسميت(۱۹۵۵)، مشاوره را جريان ياري دهندهاي تعريف ميكند كه به وسيله آن، به مراجع اصول و شيوههاي مربوط به انتخاب، طرحريزي و ادامه يك زندگي معقول و موفقيت آميز، آموخته ميشود. از طريق مشاوره، مراجع ميآموزد كه چگونه يك زندگي سالم و سازنده را طرحريزي نموده و ادامه دهد و از مهارتهاي حل مسئله، برقراري ارتباط و تفكر مثبت در عمل بهره برد.[۵]
به عقيده هنكي و ناي، مشاوره جريان ياري دهنده يكتايي است كه در آن، پس از طرح مشكل، با كمك مشاور كه فردي آشنا به امور رواني است به حل مشكل تشويق و راهنمايي ميشود. مشاوره از اين نظر يكتاست كه مشكل هر مراجع مخصوص به خود اوست و مشاور نميتواند از قبل مشخص سازد كه مراجع چه نوع مشكلي را در جلسهٔ مشاوره مطرح خواهد كرد. مشاوره همچنين قابل پيش بيني است، زيرا مشكلات مراجعان به ظاهر مشابهاست و همگي احساس نگراني ميكنند، سرگردان هستند، دلهره دارند و نظام زندگيشان-يا دست كم بخش مهمي از نظام زندگيشان-به هم ريختهاست. در عين حال، هريك از موارد مشابه، در مراجعان متعدد مصاديق رفتاري متفاوتي دارد.[۵]
به طور كلي، مشاوره تعاملي بين مشاور و مراجع است كه به آن وسيله به مراجع كمك ميشود تا پس از شناخت خويش تصميمات معقول و مقبولي اتخاذ كند. به بيان ديگر، مشاوره جريان بررسي مشكلات و مسائلي است كه مراجع با آنها مواجهاست و علاقمند يا نيازمند به طرح آنها ميباشد. مراجع از طريف بحث و گفتگو دربارهٔ مشكلش با مشاور در جريان رابطهٔ مشاورهاي توأم با درك و تفاهم، به خودشناسي و كشف راه حلي موفق ميگردد وسرانجام تصميم معقول و مناسبي اتخاذ ميكند.[۶]
مشاوره و مراجعه مشاوره گيرندگان به مشاور و ديدار با او به صورت فردي و خصوصي يا گروهي انجام ميگيرد كه هريك بسته به احساس، درخواست و مشكل مراجع يا مراجعان محاسن و معايبي دارند.[۶]
طيبه زنديپور در كتاب درسي برنامهريزي تحصيلي و شغلي، رازداري، مسئوليت پذيري و احترام به آزادي و حق انتخاب را از اصول مهم و بنياني كار مشاوران ميشمرد.[۷]
مشاوره تحصيلي
اين نوع از مشاوره اختصاص به دانش آموزان مدارس و دانشجويان دارد؛ كه براي كمك و راهنمايي آنها در زمينه انتخاب رشته تحصيلي در دوره دبيرستان، انتخاب رشته تحصيلي دانشگاهي، اطلاع از مقررات و شرايط و قوانين مدرسه يا دانشگاه يا هر مسئله و مشكلي كه در محيط تحصيل براي آنها ممكن است پيش بيايد دارد. رفع اين نوع مسائل يا مشكلات به عهده مشاوران تحصيلي است. مشاور تحصيلي خوب بايد حتماً براي دانش آموزان خود وقت گذاشته و به آنها راههاي افزايش تمركز و افزايش يادگيري و روش مطالعه هر درس را توضيح دهد.[۸]
تاريخچه مشاوره تحصيلي در ايران
مشاوره تحصيلي قبل از پيروزي انقلاب
در ايران مسئله راهنمايي و مشاوره و تهيه مقدمات آن بين سالهاي ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۰ شروع شد و جريان پيدا كرد. از سالهاي ۱۳۳۷ با برگزاري سمينارهاي متعددي طرح مشاوره و راهنمايي در آموزش و پرورش مطرح شد و نيز تربيت نيروي مشاوره در دانشگاهها و تهيه ابزار كار مشاوران، دورههاي كارآموزي ضمن خدمت، تهيه وظايف و طرح و جاانداختن آن از جمله اقدامات بعدي در اين دوره بودهاست. براي پيشرفت و گسترش اين طرح اقدامات متعددي انجام شد. دورههايي ترتيب داده شد تا دست اندركاران تعليم و تربيت با برنامه راهنمايي آشنا شوند. اعزام مشاوران به مدارس، تهيه مقالات و بروشورهاي مختلف، تهيه پروندههاي تحصيلي و تربيتي، تهيه پرسشنامههاي مختلف و ايجاد مراكز مشاوره و راهنمايي در برخي از مراكز استانها از جمله اقداماتي است كه در اين دوره به عمل آمد.
در سالهاي ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ كنفرانسهايي كه در مشهد و آبادان تشكيل يافتند لزوم راهنمايي در مدارس را تأكيد كردند. تا اينكه در سالهاي ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ در دانشسراي عالي تهران درس مشاوره و راهنمايي جزو دروس رسميقرار گرفت. از مهر ماه ۱۳۵۰ كه اولين كلاس دوره راهنمايي تحصيلي تشكيل شد تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ كه انقلاب اسلاميبه پيروزي رسيد در زمينه اجراي برنامه راهنمايي، فعاليتهاي زيادي صورت گرفت كه آشنا ساختن والدين و مربيان و دانش آموزان با برنامههاي مشاوره و راهنمايي به اعزام مشاورين به مدارس، تهيه پرونده تحصيلي، تست و اجراي آنها از آن جمله ميباشد.
مشاوره تحصيلي بعد از پيروزي انقلاب
پس از پيروزي انقلاب اسلاميبرنامه راهنمايي با توجه به اهداف جديد مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفت و نتيجه آن سيستم معلم - مشاور بود كه هم به تدريس و هم به مشاوره ميپرداختند. پس از مدتي براي تهيه هدفهاي هماهنگ با اهداف انقلاب برنامه راهنمايي و مراكز مشاوره حذف و تحليل گرديد؛ و به جاي آن طرح مربيان پرورشي با عنوان متوليان انقلاب در مدارس طرحريزي و اجرا شد. اين طرح به تدريج مسئولان را متوجه نياز به مشاوره و راهنمايي در مدارس نمود. تا اينكه در سال ۱۳۶۴ هستههاي مشاوره و راهنمايي مجدداً در مناطق آموزش و پرورش تأسيس گرديد. در حال حاضر برنامههاي مشاورهاي مدارس به سمت تخصصي شدن و خدمات مشاورهاي سوق داده شدهاست و طرحهايي چون «طرح احيا نقش مشاورهاي معلمان» در حال اجرا است.
مشاوره تحصيلي در زمينه انتخاب رشته و راهنمايي شغلي
در اين زمينه مشاور به دانش آموز كمك ميكند با اطلاع از ويژگيها و شرايط خود، رشتهها و شرايط جامعه تصميم مناسبي در مورد انتخاب رشته تحصيلياش اتخاذ كند. چنين فرايندي چه در سال اول دبيرستان و براي انتخاب رشته تحصيلي دوره متوسط صورت بگيرد و چه براي انتخاب رشته دانشگاهي تفاوت چنداني نميكند. آشنايي مشاور با ويژگيها و مقررات موجود مربوط به هر دوره (متوسط يا دانشگاهي) بسيار حائز اهميت است. مشاور تلاش ميكند علاوه بر اينكه مراجع را از جنبههاي مختلف هوشي، استعداد و علايق شناسايي كند بلكه اين شناخت را با شناختهاي خود دانش آموز درهم ميآميزد و با در نظر گرفتن مقررات بيروني و شرايط ويژه جامعه اقدام به تصميمگيري كنند.
ويژگيهاي خود دانش آموز كه بايد شناسايي شوند عبارتند از: ميزان بهره هوشي، نمرات تحصيلي او، تعيين نقاط قوت و ضعف او در دروس مختلف، بررسي علايق و استعدادهاي او در زمينه رشتهها و مشاغل. براي اينكار گاهي مشاور از آزمونهايي چون تست هوش، آزمون رغبت سنج و آزمونهاي سنجش استعداد كمك ميگيرد. از سوي ديگر بايد دانش آموز شناخت كاملي نيز از خود رشته تحصيلي بدست آورد. اينكه چه دروسي در آن مطالعه ميشوند، آينده شغلي آن چيست؟ و…
مشاوره تحصيلي در زمينه بررسي افت تحصيلي
برخي از دانش آموزان ممكن است دچار افت تحصيلي شوند. برخي از اين دانش آموزان خود به مشاوره تحصيلي مراجع ميكنند و برخي توسط مسئولين مدرسه به مشاور مدرسه معرفي ميشوند. در هر حال مشاور تحصيلي به بررسي عمل مختلف افت تحصيلي ميپردازد. براي بررسي احتمال وجود عمل خانوادگي از خود دانش آموز و خانواده او كمك ميگيرد. عوامل مدرسه را نيز مورد بررسي قرار ميدهد و همچنين به بررسي سلامت جسميو رواني دانش آموز ميپردازد.
شناخت و پيدا كردن علت افت تحصيلي در گام اول قرار دارد. بعد از پيدا كردن علت، مشاور به كمك دانش آموز و در صورت لزوم خانواده او و مسئولين مدرسه به رفع آن علت اقدام ميكنند. يا اينكه راهنماييهايي به دانش آموزان براي رفع علت ارائه ميشود و پيشرفت او مورد پيگيري قرار ميگيرد. از جمله اين راهنمايي شامل شيوه افزايش انگيزش دانش آموز، آموزش شيوههاي صحيح مطالعه، آموزش شيوههاي مواجهه با تغييرات اساسي و غيره خواهد بود.
مشاوره تحصيلي در زمينه مطالعه و حافظه
برخي از دانش آموزان با وجود اينكه افت تحصيلي نشان نميدهند، اما ممكن است نياز به آموزش شيوههاي صحيح مطالعه و روشهاي بهسازي حافظه داشته باشند. آموزش چنين روشهايي ميتواند به جلوگيري از اتلاف وقت دانش آموز و بالا بردن بهرهوري او كمك كند. برنامهريزي براي مطالعه، رعايت اصول يادگيري در برنامهريزي براي مطالعه، رعايت ويژگيهاي حافظههاي مختلف ميتواند به دانش آموز كمك كند تا روش مطالعه صحيحي داشته باشد و نتيجه بهتري كسب نمايد.
مشاوره تحصيلي در زمينه كاهش اضطراب امتحان
اغلب افراد در جلسه امتحان يا قبل از آن درجاتي از اضطراب را دارا هستند. داشتن مقداري اضطراب در شرايط امتحاني كاملاً طبيعي و گاهي حتي ضروريست. چون موجب بالا نگه داشته شدن سطح انگيختگي فرد شده و عملكرد او را بهبود ميبخشد. اما در صورتيكه ميزان اين اضطراب از حد طبيعي بالاتر برود باعث مختل شدن عملكرد فرد خواهد شد؛ بنابراين مشاور تحصيلي تلاش ميكنند با آموزش شيوه صحيح مطالعه، بالا بردن كارايي حافظه و استفاده بهينه از زمان، دانش آموز اطمينان و يقين نسبت به خود پيدا كند.
به عبارتي تلاش ميكند اعتماد به نفس او را بالا ببرد تا از پيدا شدن افكاري كه باعث اضطراب در او ميشوند جلوگيري كند. چنين دانش آموزاني افكاري از اين قبيل دارند. نمره كميخواهم گرفت، خوب نخواندهام، هميشه شكست ميخورم و… مشاوره تحصيلي كمك ميكند تا دانش آموز با تسلط بيشتري به مطالب مورد نظر سر جلسه امتحان حاضر شود و علاوه بر اين به خود اعتماد به نفس داشته باشد. همچنين ممكن است روشهاي اختصاصي مثل آموزش روشهاي آرامش ورزي مورد استفاده قرار بگيريد. در صورت حاد بودن ميزان اضطراب دانش آموز به مراكز اختصاصيتر ارجاع داده ميشود.
مشاوره در مدارس
امروزه در تمامي مدارس راهنمايي و متوسطه ايران از سالهاي آخر دهه ۷۰، يك مشاور با حضور دائمييا پاره وقت مشغول به كار است.[۹] معمولاً رشته تحصيلي اين مشاوران مشاوره يا روانشناسي است.[نيازمند منبع] اين مشاوران اغلب به هدايت تحصيلي و برنامهريزي تحصيلي ميپردازند و پارهاي اوقات نيز در زمينه مسائل ارتباطي و اجتماعي و رفتاري نيز به دانش آموزان كمك ميكنند.[۱۰] در كتاب برنامهريزي تحصيلي و شغلي، كه كتاب درسي انتخابي سال اول دوره آموزش فني و حرفهاي ميباشد، دربارهٔ مشاوره تحصيلي آمدهاست:
در ارائه خدمات مشاورهاي، كه خود نوعي آموزش و بخشي از خدمات راهنمايي است؛ مشاوران ميكوشند تا با ايجاد رابطهاي صميمانه و دو جانبه به دانش آموزان در بررسي مشكلاتشان از جوانب و ديدگاههاي مختلف كمك كنند، تا ضمن يادگيري فرايند مشكل گشايي، بتوانند با بينشي وسيع و همهجانبه به مسائل نگريسته، موفق به اخذ تصميمات مناسب گردند. در ارائه خدمات راهنمايي و مشاوره، يك مشاور براي هيچ دانش آموزي تصميم نميگيرد يا به او القاي نظر نميكند. تصميمگيري اختيار و انتخاب و مسئوليت تام خود مراجع (دانش آموز) است. يك مشاور فقط ميكوشد مسئله انتخاب و تصميمگيري را كه كاري بسيار دشوار و گاهي دردناك است براي وي آسان سازد. در حقيقت يك مشاور در حل مشكل، فقط ميتواند با همدلي وهمفكري به بررسي راه حلها بپردازد. او هرگز به جاي شما فكر نميكند و تصميم نميگيرد. تصميمگيري مسئوليت فردي دانش آموز است. مشاوره فكر كردن با مراجع است نه براي مراجع.
دربارهٔ تفاوتهاي مشاوره و راهنمايي در محتواي درسي همين كتاب ذكر شدهاست كه:
- راهنمايي جنبه عملي و كلي دارد اما مشاوره جنبه تخخصصي و جزئي.
- راهنمايي جنبه پيشگيري، اما مشاوره جنبه درمان دارد.[۱۱]
مشاوره در دانشگاهها
براساس گزارش آفتاب نيوز در ۲۱ شهريور ۱۳۹۳، رئيس مركز مشاوره دانشگاه تهران گفت، طي يكسال گذشته ۲۶ هزار جلسه مشاوره در مراكز مشاوره اين دانشگاه برگزار شده است كه اين ۲۶ هزار جلسه مربوط به سه الي چهار هزار دانشجويي است كه در چند جلسه به دفاتر مشاوره دانشجويي مراجعه كردهاند. شكست عشقي و سوءاستفاده عاطفي بيشترين عامل مراجعه دانشجويان دختر به مشاور است.[۱۲]